ج
جَئدِه: جاده.
جاروکوهی: نوعی گیاه که برای جارو کردن چیده شود و بکار رود.
جانیخانی: گونی یا جوال بزرگ.
جَختاجَخت: به سختی.
جَخْت/ چَخْد: به سختی کار درست شد.
جُرّ: کوچک و قبراق.
جِرّ: لج.
جِرینگه: صدای مس یا فلزی که میافتد.
جستن: فرار کردن.
جِغِله: بچه تازه پا، دو سال به بالا.
جُل: پالان.
جَلْد: تند، زود.
جِلِگ: (= پله) وسیله دستی نخریسی.
جِندِلِه: کثیف.
جُنُممرگ شده: جوانمرگ شده.
جو: مسیر آب کوچک، بر خلاف رُنگ که مسیر آب بزرگ است.
جوآل: جووال/ جوال، کیسهای که در آن گندم و جو و حبوبات میریزند.
جولا: دوزنده ماهر.
جُوْموشک: نوعی گیاه از خانواده گندم.
جونهگُوْ: گاو جوان.
جیت/ جیتّیلی: عمود، سیخ، راست و ایستاده.
جیتجیت راه رفتن: راستراست راه رفتن، با افاده راه رفتن.
جیرِّه کردن: جر و بحث کردن.
جیغِّهچَّرِه میکنه: داد و بیداد بچهها.
جیم: کبریت.