ایجاد پایگاه اطلاع رسانی روستای فارسیجان توسط عباس محمدخانی
ایجاد پایگاه اطلاع رسانی روستای فارسیجان توسط عباس محمدخانی
ا
- اَبَر: چوبی به بلندی حدود ?? سانتیمتر که در آیهبازی کودکان بکار رود.
- اَبْرِه: حیوان ناقصالخلقه.
- ابوالبَتال/ ابوالبَطال: هر چیز عجیب و ناپسند.
- اُتِلّی ایستادن: در جای خود بیحرکت ایستادن.
- اَتِینا: انسان یا حیوانی که بدشکل و چَموش باشد.
- اَخیه: چوبی در سوراخ لای دیوار که افسار حیوان را بدان بندند.
- اُرُسی: کفش چرمی.
- اِسبار: ? اِسوار.
- اِسْبِز: شپش.
- اَسْتِل: استخر.
- اِسْفِرز: طحال.
- اِسوار: زمینی که با بیل زیر و رو و نرم شده.
- اِشکََسته/ اِشگَسته/ اِشگِشته: شکسته.
- اِشنُفتَن: شنیدن.
- اِشْنیزِه: آرنج.
- اَفتو به حوت: کنایه از برج اسفند.
- اُگُر: آشنا شدن.
- اُگِه: بچه شوهر.
- اُل: کج.
- اُلقُنَک: جانور کوچکی در جوی آب.
- اَلَمداز/ عَلَمداز: پارچه رنگی که روی سر عروس اندازند.
- اَلِنگات ماندن: مانده طولانی و اجباری.
- اَلو: آتش بدون دود.
- اِلواره: چانه انسان یا حیوان.
- اَلیجَک: دستکش.
- اِمشو: امشب.
- اِنجِِه: گوشت قیمه شده.
- اِنگِلِه: آستین لباس.
- اُوْ: آب.
- اُوْبَجّی: شنا کن.
- اُوْجار: ابزاری برای شخم کردن زمین.
- اُوْجستن: شنا کردن.
- اُوْدشدو/ اُوْدَستووْ: ظرفی آبی که کنار تنور نهند و دست را خیس کنند تا در تنور نسوزد.
- اُوْدو: آبدوغ.
- اُوْرید: پشم کله گوسفند، و نیز کنایه از کسی که بدنش زیاد بسوزد.
- اُوْزون: آویزان.
- اُوْسار: افسار.
- اُوْشو: خرده برگ و علف که آب شسته و در جایی جمع کرده.
- اُوْشور: زمینهایی که آب شسته باشد، و نیز زنانی که در حمام آب بر سر یکدیگر بریزند.
- اُوْشیر: آبی که به ته ظرف شیر زدهاند.
- اُوْقارقِیلُق:
نامی برای وقت روزانه و برابر با حدود ساعت ده صبح، برگفته از رفتار
پرندههایی مهاجر به نام قارقیلُق که حدود ساعت ده صبح به طرف جوی یا
برکههای آب میروند.
- اُوْگَج: گوسفند نر چند ساله و قویهیکل.
- اُوْگردون: آبگردان.
- اُوْگوشت: آبگوشت.
- اُوْلَمّو: آبلمبو، میوه زیاد رسیده و نرم.
- اُوْماجِ شیر: آش اوماجی که بجای آب از شیر استفاده کنند.
- اُوْماج: ? آش اوماج.
- اُوِنگ: آونگ.
- اُوْی: آبی، زراعتی که افزون بر آب باران آبیاری شود، مخالف دِیمی.
- اُوْیار: آبیار، کسی که زراعت را آبیاری کند.
- ایوان: جایی مخصوص تنور و پخت نان که سه طرف آن دیوار داشت و طرف دیگر آن برای خروج دود باز بود.